امیـد
نوشته شده در تاريخ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, توسط امید کنکاش |

آرام باش ،ما تا همیشه مال همیم ، همیشه عاشق و یار همیم

آرام باش عشق من ، تو تا ابد در قلبمنی ، تو همه ی وجودمی

بیا در آغوشم ، جایی که همیشه آرزویش را داشتی

جایی که برایت سرچشمه آرامش است

آغوشم را باز کرده ام برایت ، تشنه ام برای بوسیدن لبهایت

بگذار لبهایت را بر روی لبانم

حرفی نمی زنم تا سکوت باشد بین من و تو و قلب مهربانت

خیره به چشمان تو ، پلک نمیزنم تا لحظه ای از دست نرود تصویر نگاه زیبای تو

دستم درون دستهایت ، یک لحظه رها نمیشود تا نرود حتی یک ذره از گرمای دستان لطیف تو

محکم فشرده ام تو را در آغوشم ، آرزو میکنم لحظه مرگم همینجا باشد ، همین آغوش مهربانت

چه گرمایی دارد تنت عشق من ، رها نمیکنم تو را تا همیشه باشی در کنار قلب من

قلب تو میتپد و قلب من با تپشهای قلبت شاد است ، هر تپشش فریاد عشق و پر از نیاز است

آرامم ، می دانم اینک کجا هستم، همانجایی که همیشه آرزویش را داشتم ،همانجایی که انتظارش را می کشیدم و هر زمان خوابش را می دیدم آن خواب برایم یک رویای شیرین بود....

در آغوش عشق ، بی خیال همه چیز ، نه می دانم زمان چگونه می گذرد و نه می دانم در چه حالی ام

تنها می دانم حالم از این بهتر نمی شود ، دنیای من از این عاشقانه تر نمی شود

گرمای هوس نیست این آتش خاموش نشدنی آغوش پاکت

عشق است که اینک من و تو را به این حال و روز انداخته ، عشق است که اینک ما را به عالمی دیگر برده ، عشق است که من و تو را نمیتواند از هم جدا کند هیچگاه

خیلی آرامم ، از اینکه در آغوشمی خوشحالم

نوشته شده در تاريخ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, توسط امید کنکاش |

نویسنده: امید کنکاش

پرسیدم.....؟؟

ازکسانیکه از من مـــــــــــتنفرند سپاسگزارم ، آنها مرا قویتر میکنند

از کسانیکه مرا دوســـــــــــــــــــــت دارند ممنونم ، آنان قلب مرا بزرگتر میکنند

پرسیدم: چه عملی از بندگان بیش از همه تو را به تعجب وا می‌دارد؟

پاسخ آمد: اینكه شما تمام كودكی خود را در آرزوی بزرگ شدن به سر می‌برید

و دوران پس از آن در حسرت بازگشت به كودكی می‌گذرانید

اینكه شما سلامتی خود را فدای مال‌اندوزی می‌كنید

و سپس تمام دارایی خود را صرف بازیابی سلامتی می‌نمایید

اینكه شما به قدری نگران آینده‌اید كه حال را فراموش می‌كنید،

در حالی كه نه حال را دارید و نه آینده را

این كه شما طوری زندگی می‌كنید كه گویی هرگز نخواهید مرد

و چنان گورهای شما را گرد و غبار فراموشی در بر می‌گیرد كه گویی هرگز زنده نبوده‌اید

سكوت كردم و اندیشیدم،

در خانه چنین گشوده، چه می‌‌طلبیدم؟ بلی، آموختن

پرسیدم: چه بیاموزم؟

پاسخ آمد: بیاموزید كه مجروح كردن قلب دیگران بیش از دقایقی طول نمی‌كشد

ولی برای التیام بخشیدن آن به سالها وقت نیاز است

بیاموزید كه هرگز نمی‌توانید كسی را مجبور نمایید تا شما را دوست داشته باشد،

زیرا عشق و علاقه دیگران نسبت به شما آینه‌ای از كردار و اخلاق خود شماست

بیاموزید كه هرگز خود را با دیگران مقایسه نكیند، از آنجایی كه هر یك از شما

به تنهایی و بر حسب شایستگی‌های خود مورد قضاوت و داوری ما قرار می‌گیرد

بیاموزید كه دوستان واقعی شما كسانی هستند كه با ضعف‌ها و نقصان‌های شما آشنایند

ولیکن شما را همانگونه كه هستید و دوست دارند

بیاموزید كه داشتن چیزهای قیمتی و نفیس به زندگی شما بها نمی‌دهد،

بلكه آنچه با ارزش است بودن افراد بیشتر در زندگی شماست

بیاموزید كه دیگران را در برابر خطا و بی‌مهری كه نسبت به شما روا می‌دارند

مورد بخشش خود قرار دهید و این عمل را با ممارست در خود تقویت نمایید

بیاموزید كه كه دونفر می‌توانند به چیزی یكسان نگاه كنند

ولی برداشت آن دو هیچگاه یكسان نخواهد بود

بیاموزید كه در برابر خطای خود فقط به عفو و بخشش دیگران بسنده نكنید،

تنها هنگامی كه مورد آمرزش وجدان خود قرار گرفتید، راضی و خشنود باشید...

بیاموزید كه توانگر كسی نیست كه بیشتر دارد بلكه آنكه خواسته‌های كمتری دارد

به خاطر داشته باشید كه مردم گفته‌های شما را فراموش می‌كنند،

مردم اعمال شما را نیز از یاد خواهند برد ولی ،

هرگز احساس تو را نسبت به خویش از خاطر نخواهند زدود

خدانگهدار

نوشته شده در تاريخ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:, توسط امید کنکاش |

یکی را دوست دارم ولی او باور ندارد.

یکی را دوست دارم همان کسی که شب و روز به یادش هستم و لحظات سرد

زندگیم را با گرمای عشق او میگذرانم !

_   کسی را دوست دارم که میدانم هیچگاه به او نخواهم رسید و هیچگاه نمی توانم دستانش را بفشارم!

_ یکی را دوست دارم ، بیشتر از هر کسی ، همان کسی که مرا اسیر قلبش کرد

یکی را دوست دارم ، که میدانم او دیگر برایم یکی نیست ، او برایم یک دنیاست

یکی را برای همیشه دوست دارم ، کسی که هرگز باور نکرد عشق مرا ! کسی که هرگز اشکهایم را ندید و ندید که چگونه از غم دوری و دلتنگی اش پریشانم !

_ یکی را تا ابد دوست دارم ، کسی که هیچگاه درد دلم را نفهمید و ندانست که او در این دنیا تنها کسی است که در قلبم نشسته است  !

یکی را در قلب خویش عاشقانه دوست دارم ، کسی که نگاه عاشقانه ی مرا ندید و لحظه ای که به او لبخند زدم نگاهش به سوی دیگری بود !

آری یکی را از ته دل صادقانه دوست دارم ، کسی که لحظه ای به پشت سرش نگاه نکرد که من چگونه عاشقانه به دنبال او میروم !

کسی را دوست دارم که برای من بهترین است ، از بی وفایی هایش که بگذرم برای من عزیزترین است !

یکی را دوست دارم ولی او هرگز این دوست داشتن را باور نکرد ! نمی داند که چقدر دوستش دارم ، نمی فهمد که او تمام زندگی ام است !

یکی را با همین قلب شکسته ام ، با تمام احساساتم ، بی بهانه دوست دارم !

کسی که با وجود اینکه قلبم را شکست ، اما هنوز هم در این قلب شکسته ام جا دارد

نوشته شده در تاريخ جمعه 5 خرداد 1391برچسب:, توسط امید کنکاش |

1000 مرتبه  900 جمله ي عا شقانه را  در 800 جاي مختلف خواندم و  به 700 زبان پيش 600 نفر  مطرح  كردم  500 نفر 400 جمله ي  مرا  به 300  زبان  و  در 200  برگ  ترجمه كردند .  كه  هر 100 بار  براي 90    روز  روزي 80  دقيقه  آنرا  خواندم  و 70 جمله  را  در60  بار هر بار براي 50 روز   روزي 40 مرتبه  براي  تو   تكرار  كردم 30 تاي  آنرا  آموختي  پس 20  روز  هر 10 دقيقه  از  تو  9 سوال  كردم 8  مرتبه به 7 سوال  من 6 جواب  دادي و در فاصله ي   5  روز طي  4  ساعت 3 مرتبه تو را ديدم 2 ساعت نوازشت كردم  تا1 مرتبه   بگويي دوستت دارم.

 

نوشته شده در تاريخ شنبه 16 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط امید کنکاش |

دفن.......

 

 

مرا در روزي باراني دفن کنيد تا آتش قلبم خاموش گردد و در

طابوتي بگذاريداز چوب تابدانند عشق من مانند چوب خاکستر شد

دستهايم را بر روي سينه ام قرار بدهيد تا بدانند هميشه دوست



ادامه مطلب...
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 6 بهمن 1390برچسب:, توسط امید کنکاش |

 

هميشه چه كم اند آناني كه دلهاشان بي باكي و بازيگوشي ديرپاي دارد و جانشان نيزشكيبا مي ماند. جز اينان دگر همه بيم داران اند.((نيچه))

خواهان فضيلتستون باش كه هر چه بالاتر مي رود زيباتر مي شود و ظريف تر، اما از درون سخت تر واستوار تر.((نيچه))

يك هنر مند شريفاساساً مجاز خواهد بود كه بداند كارش بر چه كسي تأثير مي گذارد! و آيا هرگز برمردم! بر ناپختگان! بر احساساتي ها! بر بيماران و اما بيش از همه بر گرانجانان [ =مردم سخت جان ] تاثير مي گذارد؟!((نيچه))

براي اينكهزيبايي رخسار، روشني كلام، نيكي و استواري منش برجا بماند، سايه نيز همان اندازهضروري است كه نور.((نيچه))

تنها با دست نمينويسم: پا نيز، همواره، همراهي نويسنده را مي خواهد. استوار، آزاد و دلير مي دَوَد،گاهي بر دشت، گاهي بر كاغذ.((نيچه))

زماني قلبا بهاو (دوست) نزديكتري كه در برابر او مقاومت و ايستادگي كني.((نيچه))

در هنگام لزومنه تنها مشكلات و حوادث ناگوار را صبورانه بپذير و تحمل كن، بلكه آنها را دوستبدار.((نيچه))

هنر معاشرت باانسانها عمدتاً بر مهارتي استوار است (نياز به آموزشي طولاني دارد) كه به كمك آنقادريم غذايي را كه به طبخ آن هيچ اعتمادي نداريم بپذيريم و آن را ببلعيم.((نيچه))

تحمل دردي مضاعفآسانتر از دردي واحد است.((نيچه))

توان انتقادكردن و حفظ وجدان صادق در مخالفت با آنچه كه هميشگي، سنتي و مقدس است، هنري والاتراز تحمل و تحريك انتقاد است و اين هنر در فرهنگ ما به راستي بزرگ، نو و شگفت آوراست.((نيچه))

امروزه همه ميدانند كه تحمل انتقاد نشانه بارز فرهنگ است.((نيچه))

افكارم بايد مراآگاه كند كه در چه وضعيتي هستم، نه آنكه فاش سازد به كجا روانم. من بي خبري ازآينده را دوست دارم و نمي خواهم به بي صبري و ملاحت چيزهاي ديده و شناخته مبتلاگردم.((نيچه))

من اكنون بهاندازه كافي مقتدر هستم كه شكست را تحمل كنم.((نيچه))

شكوه اصلينژادهاي كوشا تحمل بيكاري است.((نيچه))

تحمل انسانداراي نبوغ ناممكن است، مگر آنكه در وجودش دست كم دو ويژگي وجود داشته باشد : سپاسگذاري و پاكي.((نيچه))

كودك نمي‌توانداستعاره را از جز آن، بازشناسد و آنچه در كودكي به او آموخته مي‌شود، ممكن استهمواره در ذهن وي پابرجا مانده، از بين نرود.((افلاطون))

تربيت در همانجواني، كارساز بوده و بناي هر نقشي كه در آن هنگام بريزد، پابرجا خواهد ماند.((افلاطون))

جوانمردي،نيرويي است پايداري ‌ناپذير و چون در نفسي بروز كند، ترس و آشفتگي را در برابر هرگونه خطر از بين مي‌برد.((افلاطون))

همه‌ي پيشرفت‌هاو دستاوردهاي انسان، نتيجه‌ي پيوستگي در تلاش و نيز پايبندي اوست؛ آن هم تلاشيهدفمند و پايدار.((آنتوني رابينز))

پدر و مادر،زماني در برابر فرزندان خود ناتوان هستند كه به گفته‌ها و رفتارشان باور ندارند وزماني، استوار و نيرومند و رُك برخورد مي‌كنند كه به خود باور دارند.((آبراهام مازلو))

هدف آموزش و پرورش، "خودشكوفايي" شخص، انسان كامل شدن، رشد بالاترين شكل تعالي‌ كه نوع انسان بر آن پافشاري مي‌كند يا فرد ويژه‌اي مي‌تواند بدان دست يابد، است.((آبراهام مازلو))

زماني كه پيشه‌ي سخت و توان فرسايي داريد و ايمان و باور پابرجايي نيز بدان نداريد و مفهوم و هدفي والا را در آن نمي‌بينيد و نمي‌يابيد، زندگي براي شما جهنم خواهد شد.((آنتوني رابينز))

استواري خردمندان چيزي جز هنر در بند كردن ناآرامي‌ها در دل‌هايشان نيست.((لاروشفوكولد))

كارها را با آرامش و خونسردي انجام دهيد؛ زياد دربند شتاب در انجام دادن كاري نباشيد؛ مهم آن است كه آن را آغاز كرده‌ايد.((هنري فورد))

من باور ندارم كه رنج تنها، آموزنده است. اگر رنج به تنهايي آموزنده بود، مي‌بايست همه‌ي مردم دنيا خردمند مي‌شدند؛ چون هر كسي به گونه‌اي رنج مي‌كشد. بايد غمخواري، همدلي، شكيبايي، عشق، همت والا و ميل به حساس باقي ماندن را به رنج افزود.((آن مارو ليندبرگ))

ندانستن، بد است؛ ولي پافشاري براي ندانستن، بدتر است.((مثل افريقايي))

مسئوليت زندگاني خود را به دوش بگيريد. با خودباوري، آسودگي و پايداري تمام، با دشواري‌ها روبرو شويد تا به راهكارهاي بسيار بهتري برسيد.((آنتوني رابينز))

تنها با تكيه بر ستون‌ها و پايه‌هاست كه يك ساختمان مي‌تواند پابرجا بماند و فرو نريزد. البته براي ساختن آن پايه‌ها و ستون‌ها، زمان و تلاش لازم است.((آنتوني رابينز))

آن گونه خودباوري‌ كه برخاسته از احساس شايستگي، توانمندي و توانايي بي اندازه باشد، هرگز در درازمدت پابرجا و ماندني نخواهد بود.((آنتوني رابينز))

آنچه روابط را پايدار نگه مي‌دارد، آن است كه با وجود نگرش‌ها و باورهاي گوناگون، بتوانيد به گونه‌اي با هم ارتباط برقرار كنيد و پلي ميان دنياهاي خود بزنيد كه به روابط شما آسيبي نرساند و آن را پايدار و ماندگار نگه دارد.((آنتوني رابينز))

عشق زماني ادامه مي‌يابد و پايدار مي‌ماند كه دو انسان عاشق، همه چيز را با هم دوست داشته باشند، نه اينكه تنها يكديگر را دوست بدارند.((فرانسيس گويلارم